نتایج جستجو
صفحه ۱ | ۱۱ نتیجه (۷ ثانیه)
روزهای من پُر است از سکوت واژه ها، صدا
+ نتایج بیشتر
روزهای من پُر است از سکوت واژه ها، صدا
از ترانه های ناگهان، از پرنده های بی هوا
غزل شمارهٔ ۵۹۳
+ نتایج بیشتر
دارم سری پر از شور از طفل کج کلاهی
بی قید شهریاری بی‌سکه پادشاهی
قیمت بزرگ دری اختر بلند خردی
خورشید شعلهٔ شمسی آفاق سوزماهی
قامت دین را نماز بی بصیرت ها شکست
+ نتایج بیشتر
سکه ها ایمانشان را برد بیعت ها شکست
یک به یک سردارها رفتند قیمت‌ها شکست
دست بدعت جانماز از زیر پای او کشید
در شب شومی که قبح هتک حرمتها شکست
غزل شمارهٔ ۱۷
+ نتایج بیشتر
همچو من وصل تو را هیچ سزاواری هست؟
یا چو من هجر تو را هیچ گرفتاری هست؟
دیدهٔ دهر به دور تو ندیده است به خواب
که چو چشمت به جهان فتنهٔ بیداری هست
شمارهٔ ۹۵
+ نتایج بیشتر
همچو من وصل ترا هیچ سزاواری هست
یا چو من هجر ترا هیچ گرفتاری هست
دیده دهر بدور تو ندیده است بخواب
که چو چشمت بجهان فتنه بیداری هست
غزل شمارهٔ ۴۷۴۹
+ نتایج بیشتر
از درد بود پرسش اغیار گرانتر
سربار دراینجا بود از بار گرانتر
هرچند گرانسنگ بود کوه غم عشق
غمخواربود بردل افگارگرانتر
شمارهٔ ۱۱۳۰
+ نتایج بیشتر
دوش من بودم و خورشیدی و خوش مهتابی
بر کف از مشعله ی آتش رخشان آبی
مجلس آراسته از طلعتِ خورشید و چو ماه
ساقیی پیش و چو کوه از پسِ در بوّابی
پایهٔ سریر معانی بر عرش نهادن و گام فکر در عرصهٔ سپهر گشادن در مدح شهسواری که فضای هستی گویی از اقلیم اوست
+ نتایج بیشتر
چو این گنج هنر ترتیب دادم
ز هر جوهر در او درجی نهادم
شدم جویندهٔ زیبنده اسمی
که حفظ گنج را سازم طلسمی
شمارهٔ ۱۵۱
+ نتایج بیشتر
اندر ره تو دل چه بود جان چه قدر دارد
نزد گدای کوی تو سلطان چه قدر دارد
نزد کسی که عاشق بی جان زنده دل را
از لب حیات بخش بود جان چه قدر دارد
شمارهٔ ۱۹۸
+ نتایج بیشتر
بر فتح همی دور کند گنبد دوار
بر سعد همی سیرکند کوکب سیار
وین را اثر آن است که بر لشکرِ غزنین
گشتند مظفر سپه شاه جهاندار
 
×

جم جو را چگونه تجربه کردید؟

?